دیار نخل و رود

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

ساعت

امکانات

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 402
بازدید کل : 97200
تعداد مطالب : 153
تعداد نظرات : 58
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



باور

 

می گویند انسان در داشتن باور آزاد است؛

می تواند به سنگ باور داشته باشد به شرط آنکه سر کسی را نشکند.

می تواند به آتش باور داشته باشد به شرط آنکه خانه کسی را نسوزاند.

می تواند به آب باور داشته باشد به شرط آنکه زیر آب کسی را نزند.

می تواند به خورشید باور داشته باشد به شرط آنکه آنرا یگانه منبع روشنایی انسان نداند.

می تواند به عشق باور داشته باشد به شرط آنکه عشق دیگران را پست نشمارد.

می تواند به مال و مکنت باور داشته باشد به شرط آنکه برای فخر فروشی نباشد.

می تواند به علم و دانش باور داشته باشد به شرط آنکه آنرا تنها نجات انسان نداند.

می تواند آزادی را  باور داشته باشد به شرط آنکه آنرا در اسارت دیگران نبیند.

می تواند خوشبختی را باور داشته باشد به شرط آنکه در بدبختی دیگران نباشد.

می تواند به خدای یکتا باور داشته باشد به شرط آنکه دیگران را کافر و ملحد نشمارد.

نويسنده: قاسم شجاعی تاريخ: پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درس زندگی(7)

روزی، وقتی هیزم شكنی مشغول قطع كردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه. وقتی در حال گریه كردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می كنی؟ هیزم شكن گفت كه تبرم توی رودخونه افتاده. فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت.

“آیا این تبر توست؟” هیزم شكن جواب داد: ” نه” فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید كه آیا این تبر توست؟ دوباره، هیزم شكن جواب داد : نه. فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید آیا این تبر توست؟ جواب داد: آره.

فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شكن خوشحال روانه خونه شد. یه روز وقتی داشت با زنش كنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی آب. هیزم شكن داشت گریه می كرد كه فرشته باز هم اومد و پرسید كه چرا گریه می كنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب. ”

فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید : زنت اینه؟ هیزم شكن فریاد زد: آره!

فرشته عصبانی شد. ” تو تقلب كردی، این نامردیه ”

هیزم شكن جواب داد : اوه، فرشته تو منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز “نه” می گفتم تو می رفتی و با كاترین زتاجونز می اومدی. و باز هم اگه به كاترین زتاجونز “نه” میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود كه این بار گفتم آره.

نكته اخلاقی:هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده است  .

نويسنده: قاسم شجاعی تاريخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بیایید در زندگی "هدف "داشته باشیم

این آزمایش در یکی از خانه های سالمندان کشور آمریکا به انجام رسید و نتیجه آن دیدگاه روانشناسی را تغییر داد. اکثر مردم از این آزمایش و نتایج آن بی خبرند. در این خانه ی سالمندان، پیرمردها و پیرزن هایی زندگی می کردند که اکثرا دچار بیماری های گوناگونی بودند و تنها برای چند ماه نقش میهمان را در این خانه بازی می کردند. تمام میهمانان این خانه می دانستند که دیگر مدت زیادی زرق و برق دنیا را نخواهند دید و کارکنان این خانه یا همان میزبانان نیز از این موضوع با خبر بودند لذا تمام تلاش خود را می نمودند تا این چند صباح باقی مانده آنها در آرامش سپری گردد.

 

میهمانی در این خانه همانند سال های گذشته در حال برگزاری بود که روزی یکی از اساتید روانشناسی آمریکا با یک وانت پر از گل و گلدان وارد خانه سالمندان شد و آزمایشی را انجام داد. روانشناس سالمندان را به دو گروه تقسیم کرد. به گروه اول تعدادی گل و گلدان داد و از آنها خواست تا مسئولیت نگهداری آنها را بپذیرند. به آنها آموزش داد تا به گل ها آب بدهند، چه ساعاتی در معرض آفتاب قرار دهند، چه موقعی به آنها گرما برسانند، چگونه به آنها کود و سموم ضد آفت بزنند و چگونه از آنها مراقبت کنند. از آنها خواست تا مسئولیت پذیر بوده و با هم در نگهداری بهتر گل ها به رقابت بپردازند. گروه دوم را نیز به اتاق های خود برده و در کنار پنجره هر کدام یک گل و گلدان قرار داد و به آنها گفت: اگر مایل بودید می توانید مسئولیت مراقبت از آنها را بپذیرید و اگر هم تمایلی نداشتید اهمیتی ندارد. روانشناس چند ماهی به بررسی این آزمایش پرداخت و نتایج آن باعث شگفتی او گردید.


ادامه مطلب
نويسنده: قاسم شجاعی تاريخ: یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

طبیعت دشتستان(3)-درخت کنار(سدر)

دیار نخل و رود

دیار نخل و رود-میوه کال کنار

دیار نخل و رود


ادامه مطلب
نويسنده: قاسم شجاعی تاريخ: سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره دیگران زود قضاوت نکنید

مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی می‌کند

و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد او

فرستادند..

مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله

از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکرده‌اید.

نمی‌خواهید در این امر خیر شرکت کنید؟

وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که مادرم بعد از یک

بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگی‌اش

کفاف مخارج سنگین درمانش را نمی‌کرد؟  زود قضاوت کردید؟

مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمی‌دانستم. خیلی تسلیت می‌گویم.

وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو

پایش را از دست داده و دیگر نمی‌تواند کار کند و زن و 5 بچه دارد و سالهاست که

خانه نشین است و نمی‌تواند از پس مخارج زندگیش برآید؟زود قضاوت کردید؟

مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمی‌دانستم. چه گرفتاری بزرگی ...

وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان

روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینه‌های درمانش قرار

دارد؟  زود قضاوت کردید؟

مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمی‌دانستم اینهمه گرفتاری

دارید ...

وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکرده‌ام شما چطور انتظار دارید

به خیریه شما کمک کنم؟

 

باز هم زود قضاوت کردید؟؟؟؟

نويسنده: قاسم شجاعی تاريخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درس زندگی (6)

یكی بود یكی نبود مردی بود كه زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود
هنگامی که آن مرد از دنیا رفت همه می گفتند به بهشت رفته است. آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت می رفت
در آن زمان بهشت هنوز به مرحله ی كیفیت فرا گیر نرسیده بود. بنابر این استقبال از او با تشریفات مناسب انجام نشد. دختری كه باید او را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت او را به دوزخ فرستاد
در دوزخ هیچ كس از شخصی دعوت نامه یا كارت شناسایی نمی خواهد هر كس به آنجا برسد می تواند وارد شود. مرد وارد دوزخ شد و آنجا ماند
چند روز بعد ابلیس با خشم به دروازه بهشت رفت و یقه ی پطرس قدیس را گرفت
این كار شما تروریسم خالص است
پطرس كه نمی دانست ماجرا از چه قرار است پرسید چه شده؟ ابلیس كه از خشم قرمز شده بود گفت: آن مرد را به دوزخ فرستاده اید و آمده و كار و زندگی ما را به هم زده
از وقتی كه رسیده نشسته و به حرفهای دیگران گوش می دهد، در چشم هایشان نگاه می كند، به درد و دلشان می رسد. حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت و گو می كنند، با یکدیگر صمیمی شده اند، همدیگر را در آغوش می كشند و می بوسند. دوزخ که جای این كارها نیست! لطفا این مرد را پس بگیرید

نتیجه اخلاقی : با چنان عشقی زندگی كن كه حتی اگر بر حسب تصادف به دوزخ افتادی، خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند

نويسنده: قاسم شجاعی تاريخ: شنبه 15 مهر 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

قانون های موفقیت در زندگی(1)


اين مقاله حاصل تأملات و تجارب يك روانشناس بالینی در مورد اصول و یا قواعد لازم برای رسیدن به اهداف و خواسته‌ها است.
1- چیزی را که خواهان آن هستید، یا موفق به کسب آن می‌شوید و یا موفق نمی‌شوید. پس حداکثر سعی خود را بکنید تا جزء افرادی باشید که موفق می‌شوند.
- تشخیص افرادی که می‌دانند که چه کاری برای رسیدن به خواسته‌شان باید انجام دهند و برنامه مشخصی برای این کار دارند، کار مشکلی نیست.
برای موفق شدن در هر کاری ابتدا باید اطلاعات لازم برای رسیدن به خواسته‌تان را جمع‌آوری کنید. این اطلاعات و مهارت‌ها برای موفقیت شما ضروری هستند. با کسب آمادگی لازم برای این کار، سعی کنید چگونگی بازی و قواعد آن را پیدا کنید.
- برنامه‌ریزی و جمع‌آوری اطلاعاتی که در مورد خودتان یا افرادی است که با آنها سر و کار دارید و یا اطلاعاتی درباره شرایط و وضعیت موجود است.
2- شما خود به‌وجود آورنده تجربه‌هایتان هستید پس خودتان باید مسئولیت زندگی‌تان را بپذیرید.
- شما نمی‌توانید از مسئولیت اینکه چرا و چگونه زندگی‌تان این‌گونه است شانه خالی کنید.
- هرگز نقش یک قربانی را بازی نکنید و از وقایع گذشته برای خود بهانه سازی نکنید.
- هر انتخابی که می‌کنید مثلاً انتخاب افکاری که به آن می‌اندیشید، دارای نتایج و عواقبی هستند. زمانی که شما رفتار یا فکر خاصی را انتخاب می‌کنید در حقیقت خود شما، نتایج و عواقب آن را انتخاب کرده‌اید.

نويسنده: قاسم شجاعی تاريخ: پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درس های آموزنده(3)

7- بیاموزید كه خود، دیگران و حتی دشمنان خود را ببخشید.

انسان جایز الخطاست ، همه ما اشتباه میكنیم ، ولی با كینه توزی و یادآوری صدمات گذشته ، تنها این خودمان هستیم كه از زندگی لذت نمی‌بریم نه دیگران !!

8- تغذیه خوب ، استراحت ، ورزش و هوای تازه، را فراموش نكنید.

سلامتی خود را دست كم نگیرید. با رعایت این نكات ، از وضعیت جسمی ایده آل خود، لذت ببرید .

9- تلویزیون ، ذهن ما را بیشتر از هر چیزی نابود می‌كند !

از تلویزیون كناره گیری كنید و با ورزش ، مطالعه و یادگیری ، ذهن خود را فعال كنید

10- "خنده" داروی هر "درد" است .
با خوشرویی و تبسم ، دردهای خود را درمان كنید.


11- اراده ای مصمم ، شما را به هر چیزی كه می‌‌خواهید ، می رساند .

هرگز تسلیم نشوید و به دنبال رسیدن به آرزوها و اهداف خود تلاش كنید.

نويسنده: قاسم شجاعی تاريخ: سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

میلاد امام رضا (ع)

میلاد شمس الشموس،خسرو اقلیم طوس،شاه انیس النفوس علی بن موسی الرضا المرتضی بر شما دوستدارن آستان حضرتش تبریک وتهنیت باد.

دیار نخل و رود

 

دیار نخل و رود

دیار نخل و رود

نويسنده: قاسم شجاعی تاريخ: جمعه 7 مهر 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to ghasem.shojaei.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com